[زمین شناسی] ماگمای ساکن - رجوع شود به residual liquid.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] اسپاراگمیت - اصطلاح گروهی برای سنگهای قطعه ای پرکامبرین اسکاندیناوی، خصوصاً ماسه سنگهای فلدسپاتی جولنین سوئدی که عمدتاً از آرکوزها و ساب آرکوزهای درشت دانه (که توسط مقادیر زیاد ...
(زبان شناسی) نقش گیر، ریزچم (کوچک ترین بخش معنی دار ساختار دستوری)
(با فعل مفرد - نظریه یا تئوری زبان شناسی که ریزچم tagmeme را واحد اساسی دستور زبان پنداشته و اهمیت واحدهای ساختار دستور زبان را مورد تاکید قرار می دهد) نظریه ی نقشگاهی، ریزچم شناسی، نقشگیر ش ...
کانسار دورماگمایی [زمینشناسی] ذخایر معدنی گرمابی در فاصلهای دور از منشأ ماگمایی
واژههای مصوب فرهنگستان