[شیمی] واکنشگر هسته دوست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] ماده دافع روغن
[خودرو] عامل چربی زا
[نساجی] ماده سفید کننده - سفید کننده چشمی
[نساجی] ماده مقاوم کننده در برابر اکسیداسیون
[نساجی] ماده اکسید کننده
[شیمی] عامل اکسنده [نساجی] ماده اکسید کننده [معدن] عامل اکسایش (عمومی فرآوری)
نمایندۀ ثبت اختراع [مدیریت - مدیریت فنّاوری] شخصی حقیقی یا حقوقی که به نمایندگی از طرف مخترع تقاضانامۀ ثبت اختراع را تهیه و پیگیری میکند، اما وکیل مخترع در دعاوی حقوقی نیست ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[نساجی] ماده نرم کننده - ماده پلاستیکی کننده
مادۀ برّاقکننده [علوم و فنّاوری غذا] مادهای که در فرایند براقسازی مواد غذایی به کار میرود
[شیمی] عامل رسوب دهنده
متصدی تبلیغات، متصدی آژانس تبلیغاتی، متصدی آژانس تبلیغاتی press agency 1 موسسهی تبلیغاتی 2 آژانس خبری، خبرگزاری