[ریاضیات] خصوصیت جمعی، ماهیت جمعی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] نماد جمعی
[زمین شناسی] رنگهای قرمز، سبز و آبی که میتوانند با استفاده از منابع نوری برای تهیه سایر رنگها با هم مخلوط شوند.
[آمار] مدل مخاطره جمعی
[ریاضیات] زیرگروه جمعپذیر
[ریاضیات] ارزه ی جمعی
وردایی افزایشی [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] نوعی وردایی ژنی ناشی از جایگزینی یک دگره بهجای دگره دیگر در یک جایگاه معین ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] جمعی
[صنایع غذایی] افزودنی ها : شامل کلیه موادی که بطور عمدی وارد غذا کرده تا به آن وسیله حفظ و نگهداری، خوشمزگی و ظاهر خوب غذا را سبب میشوند، اینها عبارتند از امولسیفیرها emulsifiers، (طعم) مطبو ...
[سینما] ترکیب افزودنی
روانشناسى : جمع پذیرى [برق و الکترونیک] جمع پذیری [ریاضیات] خاصیت جمعی، خاصیت جمع پذیری، ویژگی جمع پذیری، جمع پذیری، ویژگی جمعی [آمار] جمعپذیری
[برق و الکترونیک] همانندی، جمع پذیری