باحسن نیت، قلبا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ذره ای مانده به، بسیارنزدیک به، درشرف
[زمین شناسی] سطح استخراج - جایی در یک معدن که مواد طی یک چرخه معدنکاری، استخراج می شوند
محل کار، کارخانه، اداره (و غیره)، کارجای، کارستان [ریاضیات] منطقه ی کار، منطقه ی کاری، محل کار
[ریاضیات] x جایگزین y شده است
[نساجی] گیر کردن نخ به لایه های نخ مجاورش هنگام بار شدن از بوبین
خوب کاری کردیدکه ازانجارفتید
[ریاضیات] منطقه ی یک سطح دوار