ضدبارداری خوراکی [پزشکی] ترکیبی معمولا هورمونی برای جلوگیری از تخمکگذاری و ممانعت از بارداری که بهصورت خوراکی مصرف میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] فضای مداری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] کره ی بوسان یک منحنی فضائی در یک نقطه
شاهسرخسیان [زیستشناسی - علوم گیاهی] تنها تیره از شاهسرخسسانان که گروهی ابتدایی با سه سرده از سرخسهای درشتقامت با حدود بیست گونه است؛ هاگدانهای آنها ...
فضای خارج از هوا یا جو زمین سایر معانی: فضا (فضای خارج از جو زمین)، برون فضا، فضای برونی، (پهلوی) اسپاش [برق و الکترونیک] فضای خارج فضای خارج از جو زمین .
[زمین شناسی] رویه بیرونی رجوع شود به dip slope.
(شیمی) اکسی استیلن (وابسته به آمیزه ی اکسیژن و استیلن)
سرعت، تندی، شیوه، قدم، گام، قدم رو کردن، پیمودن، گام زدن، با قدم اهسته رفتن سایر معانی: سرعت پیشرفت (یا انجام و غیره)، گام برداشتن، قدم برداشتن، قدم زدن، (معمولا با: off) با قدم اندازه گرفتن ...
ریسه [ورزش] گروهی از دوچرخهسواران که نوبتی در باد یکدیگر میخوابند و به نوبت در جایگاه جلودار قرار میگیرند
رهبری، پیشقدمی
گام زننده سایر معانی: گام بردار، گام زن، گام آرا، (اسب) یرغه رو، تمرین دیده در گام برداری، یورقه
گُلصدتومانیان [زیستشناسی - علوم گیاهی] تیرهای از خاراشکنسانان اغلب علفی چندساله با یک سرده و حدود 33 گونه به ارتفاع نیم تا یکونیم متر که برگهایشان مرکب با ...