[عمران و معماری] مهار زانویی - مهاربند زانویی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] نوار توری
[نساجی] بوبین ماشین توری باف
[نساجی] پارچه وال
[نساجی] حصیر
بندی، بنددار، شبکه دار، مشبک، یراق دار، گلابتون دار، خطدار، راه راه
رجوع شود به: sparta
جنده
علوم مهندسى : متصل کننده [نساجی] تورباف - تور دوز
دریدنی، پاره شدنی، ریش شدنی، مجروح شدنی
مجروح سایر معانی: دریده، ریش، آزرده، دل آزرده، خاطر آزرده، قلب مجروح
سوسمار نجوم : چلپاسه