پست کردن، تحقیر نمودن، خفیف کردن، کم ارزش کردن سایر معانی: خوار و خفیف کردن، کوچک کردن، فروافکندن، تحقیر کردن، رو به پایین شدن، (به زیر) خمیدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایگاهداده فعال [رایانه و فنّاوری اطلاعات] پایگاهدادهای که وضعیتهای مشخصی را پایش میکند و در صورت بروز تغییر، پاسخ لازم را در زمان معین میدهد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[کامپیوتر] طراح پایگاه داده ها
[کامپیوتر] موتور پایگاه اطلاعاتی
[کامپیوتر] برنامه مدیریت پایگاه داده ها [برق و الکترونیک] برنامه مدیریت بانک اطلاعاتی
سامانه مدیریت پایگاهداده [رایانه و فنّاوری اطلاعات] سامانهای برای پشتیبانی از ایجاد و نگهداری و واپایش یک پایگاهداده و دستیابی به آن و تسهیل اجرای برنامههای کاربردی|| ...
[کامپیوتر] سیستم مدیریت پایگاه داده ها، سیستم مدیریت پایگاه داده [صنعت] سیستم مدیریت پایگاه داده ای،سیستم نرم افزاری که به کاربر این اجازه را می دهد که اطلاعات را ذخیره سازی، بازیافت و اصلاح ...
[کامپیوتر] انتشار پایگاه اطلاعاتی
کارساز دادگان [رایانه و فنّاوری اطلاعات] رایانهای کارساز که به امور مربوط به ارتباط مداوم با دیسک یا نوارخانۀ دادهها میپردازد|||متـ . کارداد ...
[کامپیوتر] سرویس دهنده پایگاه اطلاعاتی
[کامپیوتر] ساختار پایگاه داده ها
بازاریابی دادهپایه [بازاریابی] رویکردی در بازاریابی که در آن با استفاده از فنّاوریهای مبتنی بر دادههای رایانهای به طراحی و خلق و مدیریت فهرستی از دادههای مرتبط ...