دَمکل [اعتیاد] ← مقدار الکل بازدَم
واژههای مصوب فرهنگستان
[نفت] مهار کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] ستون بسته - ستون بادبندی شده - ستون مهارشده
قاب مهاربندیشده [مهندسی عمران] قابی که پایداری جانبی آن با مهاربندهای مناسب تأمین شود
[عمران و معماری] شاهتیر بادبندی شده [زمین شناسی] شاهتیرمهار بندی شده
بازوبند، النگو، دست بند سایر معانی: یاره
کارگر کشاورزی مکزیکی که به طور موقت برای کار کشاورزی به ایالات متحده می رود
[نساجی] زنجیره جانبی
ناحیۀ بازو [علوم تشریحی] قسمتی از اندام بالایی بین شانه تا آرنج
[زمین شناسی] کفه اى که لوفوفور به آن متصل است(در بازوپایان)
(گیاه شناسی) دارای شاخه های یک در میان و پر گسترش، بازویی، شاخه به شاخه رفتن
[زمین شناسی] دایناسور بازودار، براکیوزاروس ،طول آن حدود 26 متر و وزن آن حدود 88-33 تن زمان زیست : دوره ژوراسیک میانی تا پسین، حدود 145-156 میلیون سال قبل متعلق به: راسته ساریچیا وخانواده برا ...