اسم: گونای (دختر) (ترکی) (تلفظ: gunāy) (فارسی: گوناي) (انگلیسی: gunay) معنی: آفتابی، سمت آفتاب رو بر خلاف «قوزای» که سمت سایه می باشد
فرهنگ واژگان اسمها
[ گُنْ ] (اِخ) شهری است از شهرهای حبشه که در قدیم پایتخت آن بوده است. این شهر در چهل هزارگزی دریاچهٔ دنبآ قرار دارد. و مساحت آن ۲۲۱۰ کیلومتر مربع است و اکنون چهل هزار نفر جمعیت دارد.
لغتنامه دهخدا
[ گَ وَ دَ / دِ ] (اِ) جوال حبوب و غله. (آنندراج از فرهنگ اشتنگاس).
(اِخ) دهی است از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز. واقع در ۴۲۰۰۰ گزی باختر سراسکند و ۳۲۰۰۰ گزی شوسهٔ میانه به تبریز. کوهستانی و هوای آن معتدل است و سکنهٔ آن ۵۱۸ تن است. آب آن از چ ...
(اِخ) دهی است از دهستان گرم بخش ترک شهرستان میانه. واقع در ۱۷هزارگزی جنوب خاوری بخش و ۱۰۰۰گزی خاور میانه. کوهستانی و هوای آن معتدل و سکنهٔ آن ۱۴۵۱ تن است. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول ...
(اِخ) ایوان. نام شاعر دالماسی است که در راگوز به دنیا آمده و از سال ۱۵۸۸ تا ۱۶۳۸ م. زندگی کرده است. آثار این شاعر در اوج ادبیات دالماس قرار گرفت.
[ گُنْ دُ ] (اِخ) در سال ۵۵۰ م. به دنیا آمده. وی در کنستانتینوپل بزرگ شد و ادعا کرد که پسر کلوتر اول است و کوشش کرد گول را تصرف نماید. مدت کمی در تولوز و بوردو حکومت نموده و سپس بوسیلهٔ ا ...
[ گَ وَ دو ] (اِخ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومهٔ وارداک شهرستان مشهد. واقع در ۷هزارگزی شمال خاوری مشهد و شمال کشف رود. جلگه و هوای آن معتدل و گرم سیر و سکنهٔ آن ۸۱ تن است. آب آن از ...
[ گُنْ نِ ] (اِخ) ادموند. شاعر درام سرای فرانسوی است که به سال ۱۸۲۸ م. در لورییرر به دنیا آمد و در سال ۱۸۸۸م. در نولی درگذشت. وی بیش از ۴۰ نمایشنامه نوشت که بهترین آنها را کنت ژاک، کریستیان ...
[ نَ ] (اِخ) (سیه کوه) دهی است از دهستان مرکزی بخش آستارا شهرستان اردبیل. واقع در ۱۸۰۰۰گزی جنوب باختری آستارا و ۱۰۰۰۰گزی شوسهٔ آستارا به انزلی. جنگل و هوای آن گرمسیر و مرطوبی و سکنهٔ آن ۷۱ ...
اسم: گونش (دختر) (ترکی) (تلفظ: gunash) (فارسی: گونَش) (انگلیسی: gunash) معنی: آفتابی
در طبقهبندی اشیای باستانی، شیء یا سازه یا هر عضو دیگری از مجموعۀ مواد فرهنگی، که باتوجهبه مجموعهای سامانمند از بارزهها مشخص میشود [باستانشناسی] ...
واژههای مصوب فرهنگستان