[ چَ زَ ] (ق مرکب) در حال چنگ زدن. در حال نواختن چنگ. چنگ نوازان. رجوع به چنگ زدن شود.
لغتنامه دهخدا
چسبندگی تایر به جاده، علیرغم وجود نیروهای مزاحم تعادل حرکتی [مهندسی بسپار - تایر]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ چَ سَ ] (نف مرکب) چنگ زن. چنگ نواز. چنگساز: همی سراید چنگ آن نگار چنگ سرای نبید باید و خالی ز گفتگوی سرای.فرخی. رجوع به چنگ زن و چنگ ساز شود.
[ چَ ] (اِخ) دهی است از بخش پشت آب شهرستان زابل. در هیجده هزارگزی شمال باختری بنجار و دوازده هزارگزی راه فرعی ادیمی بزابل واقع شده. ناحیه ای است جلگه ای، گرم و معتدل. و دارای ۱۱۸ تن سکن ...
[ چَ چَ گَ ] (اِ مرکب) خروب. خرنوب. (بحر الجواهر).
[ چُ کَ ] (اِخ) دهی است از دهستان پائین رخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه. در بیست هزارگزی شمال خاوری کدکن و هفت هزارگزی خاور کال چغوکی. در دامنه قرار دارد. معتدل است و ۱۵۹ تن سکنه دارد. فا ...
(چَ) (اِ.) نک خرچنگ.
فرهنگ فارسی معین
[ چَ ] (اِ) خرچنگ را نامند و بتازی سرطان گویند. (جهانگیری) (برهان) (آنندراج). پنج پایه. پنج پایک.
[ چَ لِ مُ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) پنجهٔ مرغ. دست و پای مرغ. مِخلب. (یادداشت مؤلف).
[ چَ ] (اِ مرکب) بمعنی چنگال است. (جهانگیری). بمعنی چنکال است که نان گرم و روغن و شیرینی درهم مالیده شده باشد. (برهان). همان خوراک معروف به چنگال. (شرفنامهٔ منیری). || هر چیزی را گویند ...
فرایندی شیمیایی شامل تشکیل یک ترکیب ناجور که دارای حداقل یک کاتیون فلزی در همتافتها یا یون هیدروژن است، چنانکه کاتیون فلزی در چنگالهای از پیوندهای همتافت گرفتار میشود ...
مادهای که با اتصال به یونهای فلزی ساختار حلقهای پایدارتر تشکیل میدهد [علوم دارویی]