شناوری که با یک یا چند لنگر مهار شده باشد [حملونقل دریایی]
واژههای مصوب فرهنگستان
← مایعبَر [حملونقل دریایی]
شناوری که با نیروی محرکۀ موتور خود حرکت میکند|||متـ . قایق موتوری motorboat, power boat [حملونقل دریایی]
شناوری با چراغهای پرنور که در نقطهای از دریا درلنگر است و از آن بهعنوان علامت دریایی استفاده میشود|||متـ . قایق نورانی lightboat, gas boat 2, boat beacon, unattended light ...
نوعی قایق یا دوبه باری کمارتفاع که در رودخانهها به کار گرفته میشوند [حملونقل دریایی]
[باستانشناسی] روشی برای بازیابی مواد آلی، مانند دانههای گیاهی و بقایای حشرات و نرمتنان از خاک کاوش با غوطهور کردن آن در آب|||[زمینشناسی، شیمی] فرایندی که ...
شناور شدن بلورهای سبکوزن در تودۀ ماگما|||متـ . تفریق گرانشی gravitational differentiation [زمینشناسی]
[ شِ وِ ] (اِمص) شناویدن. سباحت و شنا. (ناظم الاطباء). شناوری کردن. (آنندراج).
لغتنامه دهخدا
جسم کوچک شناوری که به کف دریا مهار میشود و از آن برای علامتگذاری در آبراهها و سواحل بهمنظور هشدار دادن به کشتیها دربارۀ وجود صخره و سایر موانع زیر آب استفاده م ...
جعبهای فلزی به ابعاد 1/5 ´ 1/5 ´2 متر که در برابر آب نفوذناپذیر است و اغلب تعدادی از آنها را به یکدیگر میبندند و در پهلوی شناور قرار میدهند و برای شناور نگه داشتن اشیا از آ ...
شناوه/ بویهای که روگاه را در آبراه مشخص میکند|||متـ . بویۀ روگاه [حملونقل دریایی]
وسیلهای شناور برای نجات افرادی که در آب افتادهاند|||متـ . حلقۀ نجات life ring [علوم نظامی]