[ ژِ ] (روسی، اِ) واحد طول برابر سه آرشین است.
لغتنامه دهخدا
← غذای تغییریافتۀ ژنتیکی [تغذیه]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ ژَ دَ / دِ ] (نف) آنکه دهان دره کند. رجوع به فاژ شود.
مجموعۀ ژنگانی همۀ ریزگانهایی که در طبیعت یا در یک محیط خاص وجود دارند [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری]
مطالعۀ سازوکارهایی فراتر از توالی بازها که در ظهور اثرات رُخنمودی ژنها نقش دارد [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری]
[ پْلا / پِ نِ ] (اِخ) نام سلسلهٔ پادشاهان انگلیس که اصل آنها از آنژه است و از هانری دوم تا جلوس هانری هفتم در انگلستان پادشاهی کرده اند. (۱۱۵۴ - ۱۴۸۵م.) و در قرن چهاردهم بدو شعبهٔ رقیب یکد ...
[ نِ پِ ژِ نِ ] (اِخ) نام ملکهٔ سیسیل و کنتس تولوز متوفی در سال ۱۲۰۰ م.
[ ژِ ] (اِخ) شهری و بندری از کلمبیا در ساحل بحر «انتیل». سکنه ۱۱۵۰۰۰ تن.
[ کُ مْ ما ژِ ] (اخ) کشور باستانی در شمال شرقی سوریه و در مشرق کاپادوکیه و پایتخت آن ساموزات بوده است. (از لاروس). کشوری بود بین کیلیکیه و کاپادوکیه و بین النهرین. در اواسط قرن دوم پیش از ...