(مَ یا مُ) [ ع. ] (اِ.)۱- جنبش و چین - خوردگی سطح آب. ج. امواج.۲- جریان تند و ناگهانی.
فرهنگ فارسی معین
جنبش و چینخوردگی سطح آب که بر اثر وزش باد و طوفان یا افتادن چیزی در آب پیدا میشود؛ کوهه؛ آبخیز؛ خیزآب.
فرهنگ فارسی عمید
آشفتگی در سطح دریا یا هر تودۀ آب به شکل خیزاب یا پشته [زمینشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ مَ / مُ ] (ع اِ) کوههٔ آب. ج، امواج. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). روکه. مور. (منتهی الارب). نورد آب. (مهذب الاسماء). آشوب دریا. (ترجمان القرآن جرجانی ص ۹۶). نورد. کوهه. کوههٔ آب. خیزابه. ...
لغتنامه دهخدا
در الکترومغزنگاری، نوعی موج مغزی کمدامنه [روانشناسی]
موجی ساکن در جریان هوا، در پشت هر مانع، مانند تپه یا کوه [علوم جَوّ]
همان موج S است که با توجه به نوع کُرنشهای بهوجودآورندۀ آن به این نام نیز خوانده میشود [ژئوفیزیک]
موجی در حرکت شاره با دامنۀ بیشینه در مرز خارجی مانند سطح آزاد [علوم جَوّ]
نوعی موج لرزهای که بخشی از مسیر انتشار را بهصورت موج P و بخش دیگر را بهصورت موج S میپیماید [ژئوفیزیک]
موجی که در تُنُکآب ایجاد میشود [اقیانوسشناسی]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.