مکرم (زن).
فرهنگ فارسی عمید
[ مَ رُ مَ ] (ع اِمص، اِ) مکرمة. مکرمت : به وقت مکرمه بحر کفش چو موج زدی حباب وار بدی هفت گنبد خضرا. خاقانی (چ عبدالرسولی ص ۱۰). و رجوع به مکرمت و مکرمة شود.
لغتنامه دهخدا
اسم: مکرمه (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: mokarrame) (فارسی: مکَرمه) (انگلیسی: mokarrame) معنی: بزرگ داشته شده، گرامی و عزیز کرده، ( مؤنث مکَرم )، زن گرامی و عزیز کرده، مؤنث مکرم ...
فرهنگ واژگان اسمها
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.