[ مَ ] (ع اِ) جِ مقدار. (دهار) (اقرب الموارد). اندازه ها. (غیاث). مقدارها. اندازه ها. پیمانه ها. (ناظم الاطباء): و هرکه مقادیر داند معلوم او باشد که کسی را چند مال باید تا غلهٔ او این مقدا ...
لغتنامه دهخدا
[ مَ شِ ] (نف مرکب) آنکه رتبه و درجهٔ مردمان را می شناسد. (ناظم الاطباء).
فهرست مقدار مواد و اجزای موردنیاز برای انجام هر بخش از کار||| اختـ . ف.م. BOM, BOQ [مدیریت - مدیریت پروژه]
واژههای مصوب فرهنگستان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.