(مُ تَ زِ) [ ع. ] (اِفا.) گوشه گیر، عزلت گزین.
فرهنگ فارسی معین
[ مُ تَ زِ لَ ] (اِخ) فرقهای است که میگويند به دنيا و آخرت، ديدن حق تعالی ممکن نيست. ونيز میگويند که نيکی از خداست و بدی از نفس و مرتکب کبيره نه مؤمن است ...
لغتنامه دهخدا
[ مُ تَ زِ لَ / لِ یِ عَ / عِ ] (اِخ) کسانی از معتزله که با شيعه در مسئلهٔ امامت قريبالعقيده بوده و يا شيعيانی که در بعضی از اصول به عقايد اهل اعتزال نزديک میشدهاند. ...
[ مُ تَ زِ ] (ص نسبی) يک تن از معتزله. (يادداشت به خط مرحوم دهخدا): و هر کس که آن را در فلک و کواکب و بروج داند آفريدگار را از ميانه بردارد معتزلی و زنديقی و دهری شود. (تاريخ بيهقی چ ا ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.