[ مُ صَغْ غَ ] (ع ص) تصغيرشده. کوچککردهشده. کوچککرده. خردشده. کوچکشده. (يادداشت مؤلف). || (اصطلاح صرف) به صورت مصغر درآمده. تصغير شده. کلمهای که با تغيير ...
لغتنامه دهخدا
[ مُ غِ رَ ] (ع ص) ارض مصغره؛ زمين کوتاهگياه. (منتهی الارب) (آنندراج). زمينی که گياه وی کوتاه باشد. (ناظمالاطباء).
کهواژه
فرهنگ واژههای سره
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.