کاویدن، دردسر دادن
فرهنگ واژههای سره
خدماتی که در آن بنا به تقاضای مشترک برخوانده میتوان ازطریق شبکه، شمارۀ مشترک برخوان را بهعنوان مزاحم شناسایی و ثبت کرد [مهندسی مخابرات]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ مُ حَ مَ ] (ع مص) فزودن و نزدیک شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یقال زاحم علی الخمسین؛ یعنی نزدیک به پنجاه رسید. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). مجاحفة. (تاج ...
لغتنامه دهخدا
(مُ حَ مَ) [ ع. مزاحمة ] (مص م.)۱- زحمت دادن.۲- انبوهی کردن و تنگ گرفتن بر کسی.
فرهنگ فارسی معین
مزاحمت دیوارههای آزمونگاه به دلیل ناهمراستایی با جریان سیال که موجب واپیچش جریان حول مدل میشود [حملونقل هوایی]
[ اَ مُ حِ ] (اِخ) شیرازی. یکی از بزرگان شیوخ تصوف مائهٔ سوم، معاصر هارون و مأمون و معتصم و واثق و متوکل خلفای عباسی است. او را با جنید و شبلی بعلت اختلاف مشارب مناظرات و منافراتیست. ابوع ...
شرایطی در حرکت ضربدری که در آن وسایل نقلیه بدون تأثیر پذیرفتن از وضعیت هندسی راه بهآسانی گذر میکنند [حملونقل درونشهری - جادهای] ...
خدماتی که به تماسگیرنده امکان میدهد که از مزاحم نشوید گذر کند و با کاربر تماس بگیرد [مهندسی مخابرات]
نوعی خدمات مکمل که به کاربر امکان میدهد تماسهایی را که از جانب یک کارساز پایۀ خاص گرفته میشود رد کند [مهندسی مخابرات]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.