[ مُ خَ رْ رِ ] (ع ص) ویران کننده. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). خراب کننده و ویران نماینده و ناآباد کننده. ویران کنندهٔ خانه. و بر باد دهنده و پایمال کننده. (ناظم الاطباء). و ر ...
لغتنامه دهخدا
آزمونی برای بررسی پایداری و دوام آزمودنی در سختترین شرایط عملکردی تا آستانه تابآوری و شکست آن بهمنظور تعیین ضعفهای طراحی و ساخت که در شرایط عادی امکان تشخیص آنها وجود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
نوعی پادکنش الکترونیکی که در آن از سامانههای انهدامسخت مانند موشکهای ضدرادار و سلاحهای پرتوی استفاده میکنند|||اختـ . پادکال مخرب [علوم نظامی] ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.