۱. (حقوق) ویژگی کسی که با دیگری طرف دعوی باشد. ۲. (روانشناسی) چیزی که چیز دیگر را به خاطر بیاورد. ۳. (اسم، صفت) [قدیمی] فراخواننده؛ داعی.
فرهنگ فارسی عمید
[ مُ تَ ] (ع ص) دشمن پیش آینده. (آنندراج). آن که پیش می آید و تهدید می کند دشمن را. (ناظم الاطباء). || دیوار شکسته و ویران. (آنندراج). دیواری که ترس از ویرانی آن باشد. (ناظم الاطباء). شکس ...
لغتنامه دهخدا
[ مُ تَ ] (ع ص، اِ) تثنیهٔ متداعی. و رجوع به مادهٔ بعد و متداعی شود.
[ مُ تَ یَ یْ ] (ع ص، اِ) تثنیهٔ متداعی. خصمین. طرفین دعوی. مدعی و مدعی علیه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به متداعی شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.