دیدهشده.
فرهنگ فارسی عمید
۱. بابصیرت. ۲. (اسم، صفت) [مجاز] پیشگو.
دیدهشده؛ مشهود؛ منظور.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.