۱. در بلا و محنتافتاده؛ گرفتار درد و رنج. ۲. [قدیمی، مجاز] عاشق؛ شیفته. ۳. (اسم، صفت) [قدیمی] بیمار.
فرهنگ فارسی عمید
[ مُ تَ ] (ع ص) گرفتار. (ناظم الاطباء). دچار. گرفتار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رسم الخط فارسی از «مبتلی» [ مُ تَ لا ] عربی است : رهاند خرد مرد را از بلا مبادا کسی در بلا مبتلا.فردوسی. ...
لغتنامه دهخدا
دچار
فرهنگ واژههای سره
دچار بیماری
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.