آواز ترسناک و مهیب برآوردن: به غول سیه بانگ برزد خروس / درآمد به غریدن آواز کوس (نظامی۵: ۷۹۳).
فرهنگ فارسی عمید
[ غُ رْ ری دَ ] (ص لیاقت) آنچه قابل غریدن باشد. رجوع به غریدن شود.
لغتنامه دهخدا
[ غُ رْ ری دَ ] (مص منفی) مقابل غریدن. رجوع به غریدن شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.