۱. افروزندۀ عالم؛ روشنکنندۀ جهان: روزی و چه روز عالمافروز / روشن همه چشمی از چنان روز (نظامی۳: ۴۶۴). ۲. [مجاز] خورشید.
فرهنگ فارسی عمید
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.