(نَ) [ ع. صیانة ]۱- (مص م.) حفظ کردن.۲- خویشتن نگاهداشتن.۳- (اِمص.) نگه داری.
فرهنگ فارسی معین
[ نَ ] (ع مص) صیانة. نگه داشتن. نگهبانی. (غیاث اللغات). صون. صیانة. حفظ. وقایة. نگاهداری. خویشتن بازداشتن : از صیانت هیچ با فاجر نیامیزی بهم هرکه با فاجر نشیند همچنان فاجر شود. منوچهری. .. ...
لغتنامه دهخدا
امکان حفاظت از یک نوآوری در برابر سودجویی [مدیریت فنّاوری]
واژههای مصوب فرهنگستان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.