= صفت
فرهنگ فارسی عمید
[ صِ ] (ع اِ) جِ صفت : به طبع آهن بینم صفات مردم را از آن گریزان از هر کسی پری وارم.خاقانی. اصلها ثابت صفات آن درخت فرعها فوق الثریا دیده ام.خاقانی. آن سیه رنگ و این عقیق صفات کان یاقوت ب ...