(سَ) [ ع. ] (ص.) سالم، بی عیب. ؛~النفس نیک سرشت، پاک نهاد (فره).
فرهنگ فارسی معین
[ سَ ] (ع ص) درست و صاحب سلامت. (غیاث). بی عیب و درست. (مهذب الاسماء). درست و بی گزند از آفت. (منتهی الارب) (آنندراج). بی گزند و بی عیب و تندرست و سالم. (ناظم الاطباء): می لعل گون خوشتر ...
لغتنامه دهخدا
[ سَ مِ کُ دِ ] (اِخ) میرزا سلیم مردی صبور و سلیم بوده و شصت سال عمر نموده و در سنهٔ ۱۲۱۴ هـ . ق. فوت شده است. از اوست: تا ز چشم تو رسد مستی سرشار مرا نیست با آرزوی نشئهٔ می کار مرا. ایضاً ...
[ سَ مُلْ قَ ] (ع ص مرکب) غریب و مسکین و آنرا سلیم دل نیز گویند. (آنندراج). آنکه قلب سالم و بی آزار دارد: از سر ضعفم سلیم القلب اگر زورم دهند با اناالاعلی زنان فرش خدایی گسترم. خاقانی (از آ ...
تیرهای از راستۀ سلیمسانان با جثۀ متوسط و منقار بزرگ و خنجرشکل [زیستشناسی - علوم جانوری]
واژههای مصوب فرهنگستان
[ سَ دِ ] (حامص مرکب) ساده دلی. || بلاهت. (منتهی الارب). حماقت : و حرب صفین و حدیث حکمین و سلیم دلی با موسی اشعری و فریب عمروبن العاص. (تاریخ سیستان ص ۱۰۹).
پرندگانی با پراکندگی جهانی که ازنظر بسیاری صفات، مانند طول پاها و شکل و طرح منقار و نوع زیستگاه، با هم تفاوت دارند [زیستشناسی - علوم جانوری]
[ سُ لَ ] (اِخ) نام پیغمبری است معروف که پسر حضرت داود نبی علیه السلام باشد. (آنندراج) (از مهذب الاسماء). وی جانشین داود یکی از چهار پسر او از بت شبع بود بغیر از این اسم که اولاً پیش از ...
[ سُ لَ ] (اِخ) نام سه تن از سلجوقیان: سلیمان بن جغری بیک چند روز از سال ۴۵۵ هـ . ق. حکومت کرد. سلیمان اول ابن قتلمش نخستین از سلجوقیان روم (آسیای صغیر) (جلوس ۴۷۰ هـ . ق.). فوت ۴۷۹ هـ . ق ...
[ سُ لَ ] (اِخ) ابن ابی ایوب موریانی وی از مردم موریان که موریان دهی است از خوزستان و وزیر منصور بود رجوع به الوزراء و الکتاب ص ۶۵، ۷۰، ۷۴ و ۷۶، ۸۸ و تجارب السلف شود. و ابوایوب موریانی ش ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.