[ کِ ] (ع ص، اِ) جِ ساکن در حالت نصبی و جری، باشندگان. متوطنان. مقیمان. رجوع به ساکن شود.
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.