[ بُ دِهْ ] (اِخ) دهی است از دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد. سکنهٔ آن ۲۸۱ تن است. آب آن از سه رشته چشمه و محصول آن غلات و حبوب و سردرختی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۴).
لغتنامه دهخدا
[ خُرْ وَ دِهْ ] (اِخ) دهی است از دهستان سردرود بخش رزن شهرستان همدان، واقع در شمال باختری قصبهٔ رزن و شمال باختری دمق. این ده در دامنهٔ کوه قرار دارد با هوای سرد و ۷۵۰ تن سکنه. آب آن از چش ...
[ دَرْ وَ دَ / دِ ] (اِ) دربنده. نَجران. (ابن درید). و رجوع به دربنده شود.
[ فَ رْ وَ دَ / دِ ] (اِ) به معنی فروند است که چوب پس در خانه باشد. (برهان). فروند. رجوع به فروند شود.
نمای لحنیای که نشانگر حرکت کلی لحن به سمت بالاست [موسیقی]
واژههای مصوب فرهنگستان
ضبط اطلاعات مربوط به مالیات و سایر برگههای دولتی در پرونده بهصورت برخط [رایانه و فنّاوری اطلاعات]
نوعی پوسیدگی که بهسرعت گسترش مییابد و بهطور همزمان چندین دندان را درگیر میکند|||متـ . پوسیدگی حاد acute caries [پزشکی - دندانپزشکی] ...
چارهجوینده.
فرهنگ فارسی عمید
[ ] (اِ) اسم فارسی جرجیر است. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به ککچ شود.
ایمانآورنده.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.