۱. (زیستشناسی) پرندهای آبچر، وحشی، و حلالگوشت با پاهای بلند، گردن دراز، و دم کوتاه که هنگام پرواز در آسمان دستهدسته به شکل مثلث حرکت میکنند؛ کلنگ؛ باتر. ۲. ( ...
فرهنگ فارسی عمید
[ دُ ] (ترکی، اِ) اسم ترکی کرکی است. (فهرست مخزن الادویة). یکی از پرندگان وحشی و حلال گوشت، از راستهٔ دراز پایان که در حدود ۱۲ گونه از آن در سراسر زمین می زیند، و آن دارای پاهای بلند و گر ...
لغتنامه دهخدا
تیرهای از راستۀ درناسانان با جثۀ بزرگ و گردن و پاهایی طویل که پرهای زینتی خاکستری یا سفید دارند [زیستشناسی - علوم جانوری]
واژههای مصوب فرهنگستان
پرندگانی با اندازههای متفاوت که شکل منقارشان نیز با توجه به نوع غذایشان با هم متفاوت است و پرهای زینتیشان دارای سایهای از رنگهای سیاه و خاکستری و قهوهای است [زی ...
[ دِ ] (ترکی، اِ) ناخن. اسم ترکی ظفر است. (تحفهٔ حکیم مؤمن). اسم ترکی ظلف است. (فهرست مخزن الادویة). به معنی ناخن، و این ترکی است. (آنندراج): اسیر نکبت هجران شدم بدانگونه که همچو پیل ز سر ...
هورمونی که از برگرده ترشح میشود و مستقیما بر دستگاه عصبی مرکزی اثر میگذارد |||متـ . برگُردینه [علوم پایۀ پزشکی]
ماده یا عامل فعالشده با برگُردینه یا ترشحکنندۀ آن |||متـ . برگُردینهزا [علوم پایۀ پزشکی]
ویژگی مادهای که از عملکرد برگُردینهزا جلوگیری میکند |||متـ . برگُردینهکاف [علوم دارویی]
[ دَ مِ دِ ] (ترکی، اِ مرکب) (آهنین ناخن) قسمی مرغ شکاری است. (یادداشت مؤلف).
قدرناشناس بودن؛ نشناختن قدر خدمت دیگران.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.