(خُ) [ ع. ] (اِمص.)۱ - فروتنی.۲- اطاعت.
فرهنگ فارسی معین
[ خُ کَ دَ ] (مص مرکب) فروتنی کردن. (یادداشت بخط مؤلف).
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.