[ نَ / نِ ] (معرب، اِ مرکب) مکان بودن مشایخ و درویشان. معرب «خانگاه» و مرکب از «خانه» و «گاه» است. نظیر: «منزلگاه» و «مجلس گاه» فارسیان بسکون «نون» نیز استعمال کنند. (از غیاث اللغات) (آنند ...
لغت‌نامه دهخدا
[ نَ / نِ ] (اِخ) دهی است جزء دهستان اسالم بخش مرکزی شهرستان طوالش. واقع در ۱۱ هزارگزی جنوب خاوری هشت پر و ۲ هزارگزی دریا و خاور شوسهٔ بندر انزلی به آستارا. ناحیه ای است واقع در جلگه با آ ...
[ نَ / نِ ] (اِخ) دهی است جزء دهستان بیات بخش نوبران شهرستان ساوه. واقع در ۲۲ هزارگزی شمال باختر نوبران و سر راه عمومی مالرو نوبران به رزن. ناحیه ای است سردسیری و دارای ۳۰۸ تن سکنه که مذهب ...
[ نَ / نِ ] (اِخ) از بلوکات ناحیهٔ راست پی در سوادکوه مازندران در شمال دوآب است. (از سفرنامهٔ استرآباد و مازندران رابینو بخش انگلیسی صص ۴۲ -۱۱۵).
[ نَ / نِ ] (اِخ) دهی است از دهستان کوهپایهٔ بخش بردسکن شهرستان کاشمر. واقع در ۴۴ هزارگزی شمال خاوری بردسکن و سر راه مالرو عمومی ریوش. ناحیه ای است واقع در جلگه با آب و هوای مناطق گرمسیر ...
[ نَ / نِ ] (اِخ) دهی است از دهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد. واقع در ۸۵ هزارگزی شمال خاوری فریمان و سر راه مالرو عمومی فریمان به بغبغو. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر. دارای ۲ ...
[ نَ / نِ ] (اِخ) دهی است جزء دهستان دیزمار خاوری بخش ورزقان شهرستان اهر. واقع در ۳۶ هزارگزی شمال ورزقان و ۳۵ هزارگزی ارابه رو تبریز به اهر. ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای معتدل و دار ...
[ نَ / نِ ] (اِخ) دهی است از دهستان روضه چای بخش حومهٔ شهرستان ارومیّه. واقع در ۶۵۰۰ گزی شمال باختری ارومیّه و ۲ هزارگزی جنوب ارابه رو ارومیّه به موانا. ناحیه ای است که در سینهٔ کوه قرار دا ...
[ نَ / نِ ] (اِخ) نام دهی بوده است میان اسفراین و جرجان. (ازمنتهی الارب).
[ نَ / نِ ] (اِخ) علاقه داری درجهٔ اول مربوط بحکومت درجهٔ اول آقچه و متعلق بحکومت کلان شبرغان و در حوزهٔ ولایت مزارشریف واقع است، این علاقه در ۱۱ هزارگزی جنوب قلعهٔ قدیمه و شمال غربی آقچ ...
کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.