اسم: هود (پسر) (عربی) معنی: نام پیامبر قوم عاد، نام سوره ای در قرآن کریم
فرهنگ واژگان اسمها
اسم: هوداد (پسر) (فارسی) (تلفظ: hodād) (فارسی: هوداد) (انگلیسی: hudad) معنی: داده ی خوب، داده ی نیک، ( هو = خوب، داد = داده ) داده ی خوب، نیک آفریده، داده خوب، داده نیک
[ هَ دَ ] (ع اِ) هودج. بارگیر، که مرکبی است زنان را: قعدة؛ هوده یا مرکبی دیگر مر زنان را. (منتهی الارب). رجوع به هودج شود.
لغتنامه دهخدا
کجاوه؛ پالکی روپوشدار.
فرهنگ فارسی عمید
(دَ) (ص.) هر چیز زشت و زبون.
فرهنگ فارسی معین
[ هَ دَ ] (ع اِ) شترمرغ. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد).
[ هَ دَ عَ ] (ع اِ) یک شترمرغ. (از اقرب الموارد).
(د) (اِ.)۱- درست، حق.۲- سود، فایده.
[ دَ / دِ ] (اِ) به معنی حق و راست و درست باشد چنانکه بی هوده ناحق و باطل و هرزه را گویند. || (ص) به معنی کهنه هم به نظر آمده است. (برهان).
ترسو؛ بددل؛ بزدل.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.