[ بَ هَ نِ شَ تَ ] (مص مرکب) روی هم قرار گرفتن. بر روی هم سوار شدن. اِرتکام. (تاج المصادر بیهقی). اِعرنکاس. (منتهی الارب). اِلتباد. (تاج المصادر بیهقی). تَراکم. (المصادر زوزنی). تَعَکبس. ت ...
لغتنامه دهخدا
[ دَ هَ نِ شَ تَ ] (مص مرکب) کثیف و غلیظ و هنگفت شدن مانند تاریکی. (ناظم الاطباء). ترکب. (از تاج المصادر بیهقی).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.