[ وِ هَ ] (اِ) حلقهٔ چوبینی را گویند که در باربند و شریطه می باشد و گاهی به جای رکاب آهنی آویزند. (برهان) (انجمن آرا): چون برون کرد زو هماره وهنگ در زمان درکشید محکم تنگ. ؟ (از لغت فرس ۳ ...
لغتنامه دهخدا
[ هَ نِ جُ ] (اِخ) مرکز بلوک برزرود در اسپاهان. (یادداشت مؤلف).
[ هَ ] (اِ) به معنی خیز کردن و برجستن باشد. (برهان). به معنی جستن به فتح جیم، مرادف خیزیدن است. (آنندراج). برجستن. (فرهنگ رشیدی) (از فرهنگ جهانگیری). خیز و برجستگی. (ناظم الاطباء). - با ...
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.