[ وَ ] (ع مص) آزمند شدن. حریص و آزمند گردیدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || (اِمص) آزمندی. میل شدید: همیشه عادت او را به نیکویی است ولوع چنانکه همت او را به برتری آهنگ.فرخی. || ( ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.