[ وَ لَ ] (اِ) زالزالک وحشی. رجوع به ولیک و زالزالک شود.
لغتنامه دهخدا
واکنشی شیمیایی که معمولا با کمک گوگرد یا مواد دیگر موجب ایجاد اتصالات عرضی بین زنجیرهای لاستیک یا سایر بسپارها میشود، بهصورتیکه مومسانی و چسبندگی سطحی کاهش و همزمان ب ...
واژههای مصوب فرهنگستان
= لکن: لنگ ولیکن نه سست زرد ولکن نه زشت / گنگ و نگردد خموش ضخم و نباشد گران (مسعودسعد: ۳۴۰).
فرهنگ فارسی عمید
(اَ لَ. دُ لَ) (اِمر.) نوعی بازی کودکان در دو دستة مخالف توسط دو چوب بلند و کوتاه.
فرهنگ فارسی معین
[ اَ لَ کَ دَ ] (مص مرکب) در تداول، کاویدن به انگشتان. ور رفتن با چیزی با انگشت، سودن پیوستهٔ انگشتان بدو: دیگر چشمت را انگولک مکن تا خوب شود. (از یادداشتهای مؤلف). و رجوع به انگلک و انگلک ک ...
= الکا
اَبرِ مولکولیای که جِرم آن بیش از دههزار برابر جِرم خورشید است [نجوم]
مجموعهای از دو یا چند مولکول چندعاملی که بهکمک برهمکنشهای غیراشتراکی بینمولکولی به یکدیگر متصل شدهاند [مهندسی بسپار] ...
اوربیتالی در یک مولکول که بالاترین تراز انرژی در صفر مطلق است|||متـ . باما HUMO [شیمی]
[ لَ ] (اِخ) دهی از بخش ارکواز شهرستان ایلام در ۶ هزارگزی شمال خاور قلعه دره که ۳۳۵ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۵).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.