معنی

۱. گذارده‌شده؛ گذاشته. ۲. مقدرکرده؛ مقدر. ۳. (اسم) ذخیره؛ پس‌انداز. ۴. (اسم) ودیعه؛ سپرده. ۵. گسترده؛ چیده. ۶. مدفون. ۷. استوار.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.