[ دِ نَ تَ / تِ ] (ن مف مرکب) نواخته دل. || (نف مرکب) که دل را بنوازد. دلنواز: بر سر سرو بانگ فاختگان چون طرب رود دلنواختگان.نظامی.
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.