معنی

۱. = نشستن ۲. نشسته در جایی؛ ساکن (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دل‌نشین، بالانشین، کرایه‌نشین. ۳. (زیست‌شناسی) [عامیانه] پوست و گوشت درون مقعد؛ سوراخ مقعد؛ ته.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.