جلسات جداگانهای که به موازات هم در یک فراهمایی علمی تشکیل شود و هر جلسه به بحث در زمینۀ خاصی بپردازد [عمومی]
واژههای مصوب فرهنگستان
فرود بر روی آب یا زمین در شرایطی که بنا به تشخیص خلبان ادامۀ پرواز خطرناک باشد [حملونقل هوایی]
نشست هواگرد در جهت ورزش باد [حملونقل هوایی]
نشستی که در آن، بهجای یک خبر مستقل، اطلاعات یا توضیحات پسزمینهای به نمایندگان رسانههای مربوط ارائه میشود؛ در این نشستها ممکن است نمایندگان رسانهها گ ...
نشست دقیق و ایمن هواگَرد با استفاده از سامانۀ واپایش پرواز خودکار [حملونقل هوایی]
[ نِ شَ ] (اِخ) ده کوچکی است از بخش دلیجان شهرستان محلات. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۱).
لغتنامه دهخدا
[ نِ شَ ] (اِخ) دهی است از دهستان ارنگهٔ بخش کرج شهرستان تهران، در ۳۸ هزارگزی شمال کرج و ۴ هزارگزی مغرب راه کرج به چالوس در منطقهٔ کوهستانی سردسیری واقع است و ۱۷۸ تن سکنه دارد، آبش از چشمه ...
۱. قرار گرفتن انسان یا حیوان بر روی سرین خود. ۲. ساکن بودن؛ اقامت کردن.
فرهنگ فارسی عمید
[ نَ شُ تَ ] (ص لیاقت) که قابل شست و شو نیست. مقابل شستنی. رجوع به شستنی شود.
[ نَ شُ تَ / تِ ] (ن مف مرکب) ناشسته. ناشور. شسته ناشده. مقابل شسته : روی ناشسته چو ماهش نگرید چشم بی سرمه سیاهش نگرید. || تطهیر ناکرده. ناپاک. - امثال: نشسته پاک است.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.