[ مو نَ / نِ ] (ص نسبی) مویین. مویی. موین. آنچه به موی نسبت دارد. || آنچه از موی بافته و ساخته شده باشد. تافته و بافته از موی. (از یادداشت مؤلف). || (اِ مرکب) چیزهایی که مو داشته باشد مث ...
لغتنامه دهخدا
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] روشی برای جدا کردن مولکولهای یونیده در درون لولههای مویین سیلیکا با قطر 25 تا 100 میکرومتر و طول 20 تا 100 سانتیمتر|||[شیمی] روشی در جد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
بلوری شبیه به مو یا نخ [زمینشناسی]
نیروی چسبندگی بین جسم جامد و مایع در لولۀ مویین|||متـ . جاذبۀ مویینگی [فیزیک]
← کاوند لاگین [خوردگی]
موجی با طولِموج کوتاه که براثر کشش سطحی در سطح آزاد مایع به وجود میآید [فیزیک]
نیروهای میانایی که بر آب و روغن و جامد در لولۀ مویین عمل میکنند و موجب اختلاف فشار در سطح مشترک آب و روغن میشوند [شیمی]
چگالش بخار برجذبیده در درون حفرات برجذبنده [شیمی]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.