واحد اندازهگیری وزن، برابر با تقریباً سه کیلوگرم؛ من تبریز. * من شاه: [قدیمی] واحد اندازهگیری وزن، برابر با ۸۰ سیر یا ۲ من معمولی. * من ری: [قدیمی] واحد اندازهگیری وزن، ...
فرهنگ فارسی عمید
[ مِ ] (اِخ) (به انگلیسی: مِین) یکی از ایالات ممالک متحدهٔ آمریکای شمالی است که ۹۸۳۰۰۰ تن سکنه دارد و مرکز آن آگستا است. (از لاروس).
لغتنامه دهخدا
ازبابتِ؛ ازجهتِ: منبابِ مثال.
زین پس، پس ازاین، ازاین پس، از این پس
فرهنگ واژههای سره
(مَ تَ) (اِ.) چوب ستبر و گره دار که قلندران به دست میگرفتند.
فرهنگ فارسی معین
رویهمرفته؛ مجموعاً.
[ مِ ذا لِ ] (ع اِ مرکب) در لغت به معنی از آن جمله و در اصطلاح اهل دفتر خرج را گویند. (غیاث) (آنندراج): دین و دنیا از او دو من ذلک رقبهٔ او رقاب را مالک.اوحدی (جام جم).
ناراسته
[ مِ لَ دُ ] (ع حرف جر +اسم) از نزد. از جانب و در شواهد زیر مقصود خداست، مخفف من لدن حکیم علیم، یا من لدن حکیم خبیر، چنانکه در سورهٔ نمل آیهٔ ۶ و سورهٔ هود آیهٔ ۱ آمده است : پس دهان دل ببن ...
(مِ مِ) (اِمر.) (عا.) سخن جویده جویده، تأنی و درنگ بسیار در سخن گفتن، تَمجْمُج.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.