(مُ کَ بِّ) [ ع. ] (اِفا.) تکبیرگوینده در نماز جماعت.
فرهنگ فارسی معین
[ مُ کَ بْ بَ ] (ع ص) در اصطلاح علم صرف، خلاف مصغر باشد. (از کشاف اصطلاحات الفنون). اسم بزرگ شده. ضد مصغر. (ناظم الاطباء). اسمی که تصغیر نشده باشد. و رجوع به مصغر شود.
لغتنامه دهخدا
[ مَ بَ رَ / مَ بُ رَ ] (ع اِمص) بزرگ سالی. (منتهی الارب). کلان سالی. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به مَکبِر شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.