(مُ تَ حِ) [ ع. ] (اِفا.) بی پروا، کسی که بدون اندیشه به کاری خطرناک اقدام کند.
فرهنگ فارسی معین
[ مُ تَ حِ ] (ع ص) آنکه بی اندیشه در کاری در می آید. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد): {/B هََذََا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَکُمْ لاََ مَرْحَباً بِهِمْ إِنَّهُمْ صََالُوا اَلن ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.