[ مُ عَ رْ رَ ] (ع ص، اِ) جامهٔ خطدار در پیچیدگی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). جامه ای است نفیس و منقش. (غیاث) (آنندراج): در ممزج باشم و ممزوج کوثر خاطرم در معرج غلطم و ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.