مسمط
معنی
۱. (ادبی) نوعی شعر مرکب از چند بند که قافیۀ مصراعهای هر بند با بندهای دیگر متفاوت است ولی قافیۀ مصراعهای آخر بندها با هم یکسان است، مانند این شعر: خیزید و خز آرید که هنگام خزان است / باد خنک از جانب خوارزم وزان است ـ آن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزان است / گویی بهمثل پیرهن رنگرزان است ـ دهقان به تعجب سر انگشت گزان است / کاندر چمن و باغ نه گل ماند و نه گلنار (منوچهری: ۱۵۳).
۲. (صفت) [قدیمی] دررشتهکشیدهشده.