(مُ تَ لَ) [ ع. ] (اِمف.) نابوده شده، هلاک شده، از بین رفته.
فرهنگ فارسی معین
نیست، نابود، فرسوده، ازمیان رفته
فرهنگ واژههای سره
[ مُ تَ لِ ] (ع ص) هلاک کننده و مهلک. || مصرف کننده و تمام کننده مالی را. || کوشنده در کاری با شتاب. (از اقرب الموارد). و رجوع به استهلاک شود.
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.