[ مُ تَ قِ رر ] (ع ص) نعت فاعلی از استقرار. قرارگیرنده و ساکن و متمکن و ثابت شونده در جایی. (از اقرب الموارد). رجوع به استقرار شود.
لغتنامه دهخدا
[ تُ دَ تِنْ مُ تَ قِ ر رَ ] (ع ص مرکب) زن که ایام عادت او همه ماهه منظم باشد.
نوعی پیوند مولکولی که در آن چگالی الکترون بین چندین اتم یا بر روی کل مولکول پخش شده است [مهندسی بسپار]
واژههای مصوب فرهنگستان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.