(مُ تَ بَ) [ ع. ] (اِمف.) زشت شمرده، قبیح دانسته.
فرهنگ فارسی معین
[ مُ تَ بَ ] (ع ص) نعت مفعولی از استقباح. زشت و قبیح شمرده شده. زشت دیده شده. ضد مستحسن. (از اقرب الموارد). زشت و بد. (آنندراج). زشت داشته. قبیح : یکی بر سر راهی مست خفته بود... عابدی در و ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.